صفحههای الایدی در فضای باز دیگر فقط تبلیغات نیستند، بلکه به چیزی کاملاً متفاوت تبدیل شدهاند — مکانهایی که در آن داستانها از نظر فرهنگی زنده میشوند. بسیاری از مناطق شهری اکنون نمایشگاههای هنر دیجیتال متناوب برگزار میکنند، انیمیشنهایی پخش میکنند که درسهای تاریخی ارائه میدهند و آثاری را نمایش میدهند که خود جوامع محلی تولید کردهاند. چیزی که اینجا شاهد آن هستیم در واقع بسیار جالب است. مردم متوجه شدهاند که الایدیها میتوانند کارهای بیشتری نسبت به صرفاً زیبا دیده شدن انجام دهند. این صفحهها برای اهداف گوناگون بسیار مناسب هستند. ساختار آنها اجازه میدهد تا نصبهایی که تنها چند روز یا چند هفته طول میکشند یا نصبهایی که بخش دائمی ساختمانها میشوند، ایجاد شوند. برخی شهرها حتی جشنوارههای کاملی حول این نصبهای بزرگ صفحهای دارند.
امروزه شاهد انتقال به سمت کاربردهای مبتنی بر هنر هستیم، چون مردم دیگر تبلیغات آزاردهنده را تحمل نمیکنند. شهرها میخواهند فضاهای عمومیشان تجربههای جذابتری باشند تا صرفاً مکانهایی که مردم از آن عبور میکنند. علاوه بر این، فناوری اکنون بسیار پیشرفته شده و نمایشگرها قادر به نمایش محتوای با وضوح 8K هستند. برنامهریزان شهری شروع به تمرکز بر پروژههایی کردهاند که در آنها نصبهای الایدی را با ویژگیهای منحصربهفرد هر منطقه ترکیب میکنند. فرض کنید نقاشیهای دیجیتالی که داستان محل زندگی مردم را روایت میکنند، یا شاید نمایشگرهای تعاملی آبوهوا که بر اساس شرایط بیرون تغییر میکنند. و چیز دیگری هم در حال وقوع است: صفحات نمایش الایدی اجارهای، امکان راهاندازی نمایشگاههای موقت توسط هنرمندان در مکانهایی که معمولاً اکثر اوقات خالی میمانند را آسانتر کردهاند. این نصبهای موقت، بدون نیاز به سرمایهگذاری سنگین از سوی هیچیک از طرفین، جانی دوباره به گوشههای فراموششده شهر میبخشند.
هویت شهرها امروزه بهطور فزایندهای تحت تأثیر نصبهای چشمگیر الایدی در کنار عناصر سنتی شکل میگیرد. به عنوان مثال، دیوارهای رسانهای عظیم سئول و تونلهای نوری تعاملی جالب لندن نشان میدهند که چگونه صفحات دیجیتال میتوانند داستانهای فرهنگی را روایت کنند و همزمان اقتصاد شبی محلی را نیز تقویت نمایند. بر اساس تحقیقاتی که سال گذشته توسط DOOH Analytics انجام شده، حدود ۷۸ درصد از افراد نمایشهای هنری الایدی را بهتر از تبلیغات معمولی به یاد میآورند. این آمار بیانگر آن است که این نصبها نه تنها به ایجاد هویت مکانی کمک میکنند، بلکه راهی برای درگیر کردن شهروندان نیز هستند. وقتی این المانهای دیجیتال را بر فضاهای شهری قرار میدهیم، شهرها تبدیل به گالریهای بزرگ باز میشوند و فناوری جدید به شیوههای جالبی با سنتهای قدیمی ترکیب میشود.
نصب آن تبلیغات بزرگ الایدی در مکانهایی که مردم از آن عبور میکنند، به معنای یافتن ترکیب مناسب بین دیده شدن و هماهنگی با محیط اطراف است. ایستگاههای مترو، ایستگاههای اتوبوس و مناطق خرید شلوغ جاهایی هستند که این صفحههای نمایش عظیم واقعاً به خوبی عمل میکنند، زیرا میتوانند دو کار را همزمان انجام دهند: نمایش برنامههای قطار و همچنین نمایش محتوای فرهنگی محلی. طبق برخی مطالعات اخیر از گزارش تحرک شهری سال ۲۰۲۴، مردم حدود ۳۷ درصد بیشتر وقت خود را صرف نگاه کردن به صفحههای نمایشی میکنند که در ارتفاع چشم و کنار نیمکتها قرار گرفتهاند، نسبت به صفحههایی که بالای سرشان آویزان شدهاند. بسیاری از ادارات حمل و نقل شهری اکنون با هنرمندان محلی همکاری میکنند تا تابلوهای جهتیابی ساده را به چیزی ویژه تبدیل کنند. این همکاریها فضاهای جالبی ایجاد میکنند که در آن پیامهای مهم خدماتی بهصورت یکدست با نمایشگاههای هنری دیجیتالِ در حال تغییر ترکیب میشوند و سفرهای روزمره را به مواجهههای غیرمنتظره فرهنگی برای مسافرانی که در حال انتظار برای سوار شدن به وسیله نقلیه بعدی خود هستند، تبدیل میکنند.
شهرهایی که میخواهند انتظار را کمتر دردناک کنند، شروع به تفکر خارج از چارچوب با صفحههای نمایش LED اجارهای کردهاند که بین اطلاعات مفید و داستانهای جذاب سوئیچ میکنند. ایستگاه کینگز کراس در لندن را در نظر بگیرید - اکثر افراد آنجا (حدود 8 نفر از هر 10 نفر) گفتند که زمان انتظارشان بهتر به نظر میرسد وقتی تابلوهای حرکت قطارها تنها زمان حرکت قطارها را نشان نمیدهند، بلکه انیمیشنهای جالبی از تاریخ محلی نیز پخش میکنند. راز موفقیت چیست؟ این نمایشگرهای LED با رنگهایی فراتر از کیفیت استاندارد تلویزیون، به گاموت NTSC 110٪ دست مییابند. وقتی مسافران این تصاویر پرجنبوجوش را در حالی که در صف ایستادهاند مشاهده میکنند، زمان بسیار سریعتر به نظر میرسد که میگذرد. در ساعات شلوغ، مردم در واقع مدت زمان انتظار خود را تقریباً نصف زمان واقعی تجربه میکنند.
پروژه تونل فرهنگ دیجیتال در سئول نشان میدهد که چه اتفاقی میافتد وقتی صفحههای الایدی با تونلهای مترو ترکیب شوند. در شش ایستگاه کلیدی، مسافران به سمت بالا نگاه میکنند و پنلهای رنگارنگی را مشاهده میکنند که از سقف آویزان شدهاند. این پنلها به حرکت مردم در ایستگاه واکنش نشان میدهند و الگوهایی روان ایجاد میکنند که از طرحهای سنتی کرهای دانچونگ الهام گرفته شدهاند. هنگامی که این سیستم آزمایش شد، مشخص شد ایستگاههای مجهز به این نمایشگرهای تعاملی در ساعات کمترافیک ۲۲ درصد مسافر بیشتری جذب کردهاند. خیلی قابل توجه است! حدود ۴۱ درصد از افرادی که این تجربه را داشتهاند عکسهایی از آن در فضای آنلاین منتشر کردند که به گسترش شایعه کمک کرد. علت موفقیت فنی این پروژه چیست؟ صفحهها با روشنایی ۵۰۰۰ نیت به اندازه کافی پررنگ هستند تا هر کسی بتواند به وضوح محتوا را بخواند، اما حسگرهای هوشمند بر اساس سطح نور محیط، شدت نور صفحه را تنظیم میکنند تا از خیرهشدن مسافران جلوگیری شود.
صفحههای الایدی میتوانند به سطوح روشنایی حدود ۱۰٬۰۰۰ نیت با عمق رنگ ۱۶ بیتی دست یابند، بنابراین هنرمندان در محیطهای شهری حتی زمانی که خورشید شدید میتابد، کار خود را دقیقاً همانگونه که قصد داشتهاند مشاهده میکنند. دیگر لازم نیست بین چیزی که در فضای باز قابل مشاهده باشد یا چیزی که از نظر هنری جزئیات کافی داشته باشد انتخاب کرد—مسئلهای که قبلاً برای کسانی که با تابلوهای سنتی یا نئون قدیمی کار میکردند واقعاً مشکلساز بود. این نمایشگرها بخاطر تنظیمات کنتراست بالا، تمام سایههای ظریف موجود در آثار دیجیتالی را حفظ میکنند. علاوه بر این، پوششهای ویژهای روی این صفحهها اعمال شده که از محو شدن تصاویر در محلهایی که نور مستقیم خورشید به آنها میتابد، مانند نزدیکی ساختمانها یا فضاهای باز، جلوگیری میکند.
در مکانهایی مانند سئول و دبی، ساختمانهایی که با چراغهای الایدی پوشیده شدهاند، تبدیل به چیزی شبیه صفحههای دیجیتال بزرگ شدهاند. در طول روز آنها لوگوهای شرکتها را نشان میدهند، اما در شب تبدیل به نمایشگرهایی از داستانها و سنتهای محلی میشوند. بر اساس یک مطالعه اخیر به نام گزارش هنر دیجیتال شهری از سال ۲۰۲۳، مردم تمایل دارند زمان بسیار بیشتری را نسبت به تبلیغات ثابت معمولی، صرف تماشای این نمایشهای نور متحرک روی ساختمانهای بلند کنند. اعداد و ارقام نشان میدهند که زمان تماشای این نمایشهای انیمیشنی روی نمای ساختمانها حدود ۱۴۰ درصد بیشتر است. آنچه این موضوع را جالب میکند، تأثیر این نصبها بر درک ما از نقاط علامت معروف شهری است. مسافران اغلب در مسیر خود متوقف میشوند تا نمایشهای رنگارنگی را تماشا کنند که با الگوهای متفاوت نور در سطوح ساختمان، داستانهای گوناگونی را روایت میکنند.
یک مطالعه کنترلشده در شش منطقه کلانشهری، بیلبوردهای معمولی السیدی را با نمایشگرهای الایدی ۵۰۰۰ نیت در مکانهای معادل مقایسه کرد:
METRIC | پنلهای السیدی | نمایشگرهای LED | بهبود |
---|---|---|---|
میانگین مدت زمان تماشا | ۳٫۸ ثانیه | ۶٫۸ ثانیه | +78% |
درگیری در شب | 27% | 63% | +133% |
این شکاف عملکردی ناشی از توانایی الایدی در حفظ دقت رنگ در زوایای دید و فواصل مختلف است — عاملی حیاتی برای نصبهای بزرگمقیاس که در آن تماشاگران ممکن است بیش از ۵۰۰ فوت با نمایشگر فاصله داشته باشند. امروزه دستاندرکاران هنر عمومی پروژههای مبتنی بر الایدی را به دلیل اثربخشی آنها در جلب توجه در محیطهای شهری شلوغ از نظر بصری، اولویت میدهند.
این روزها صفحههای الایدی در حال تغییر نحوه تعامل مردم با فضاهای عمومی هستند و دیدن ساده چیزها را به تجربهای تعاملیتر تبدیل میکنند. با استفاده از صفحههای لمسی و حسگرهای حرکتی، افرادی که از کنارش عبور میکنند میتوانند دقیقاً در همان لحظه با محتوای نمایش داده شده بازی کنند. یک مطالعه از طراحان شهری در سال ۲۰۲۳ یافته جالبی داشت: این نوع تنظیمات جدید باعث میشوند مردم حدود ۱۲۷ درصد بیشتر نسبت به بیلبوردهای معمولی در محل ماندن کنند. این بدین معناست که مراکز شهری دیگر فقط مکانهایی برای عبور و مرور نیستند، بلکه تبدیل به گونهای پروژه هنری تعاملی بزرگ شدهاند که در آن آنچه همه با هم انجام میدهند به تصویر دیجیتالی متغیری اضافه میشود که در طول روز پیوسته در حال تغییر است.
بهترین نصبهای مدرن امروزه با استفاده از آرایشهای جذاب LED واقعیت افزوده (AR)، فضاهای دنیای واقعی را با عناصر دیجیتال ترکیب میکنند. مردم میتوانند با اسکن کدهای QR داستانهای بیشتری درباره هنر پشت آثار کشف کنند، و سنسورهایی وجود دارند که با نزدیک شدن فرد به اندازه کافی، انیمیشنهای خاصی را فعال میکنند. به عنوان مثال، آن نمایشگاه جالب در منطقه موزه آمستردام را در نظر بگیرید. آنها تمام این فناوریها را ترکیب کردند و طبق نتایج نظرسنجی آنها، حدود دو سوم بازدیدکنندگان در مقایسه با نمایشگاههای ثابت معمولی، احساس ارتباط عاطفی بیشتری با آثار داشتند. در واقع منطقی است — تعامل تمایل به ایجاد خاطرات قویتری دارد.
تقاطع معروف شیبویا در توکیو، نمونهای از پتانسیل الایدی در همکاری جمعی گسترده است. یک صفحه الایدی دورهمه ۳۶۰ درجه، پستهای ناشناس شبکههای اجتماعی را در قالب یک کلاژ پویا گردآوری میکند که هر ۹۰ ثانیه یکبار بهروزرسانی میشود. در طی ماه نخست راهاندازی، این نصب آمار زیر را ثبت کرد:
METRIC | نتیجه |
---|---|
تعاملات روزانه | 41,000+ |
اشارههای شبکههای اجتماعی | افزایش ۱۲ برابری |
ترافیک پیاده در شب | افزایش ۳۳ درصدی |
با ترکیب ورودی عمومی و نمایش دیجیتال، این نقاشی دیواری روابط اجتماعی را تقویت کرد، در حالی که هویت فردی افراد محرمانه ماند.
ترکیب فناوری تشخیص چهره با نقشهبرداری حرارتی به هنرمندان اجازه میدهد تا محتوایی متناسب با بینندگان فردی ایجاد کنند، اما باید قوانینی وجود داشته باشد تا مردم فقط به عنوان نقاط داده رفتار نشوند. اکنون اکثر صنایع متقاضی این هستند که هرگونه اطلاعات جمعآوریشده بلافاصله از جزئیات شناساییکننده پاک شود. قبل از استفاده از دادههای زیستی افراد، باید رضایت واقعی آنها اخذ شود. و هرچه ذخیره میشود باید بهصورت امن در ابر قفل شود و معمولاً ظرف یک روز یا حدود آن حذف گردد. این محافظتها امکان پاسخگویی نصبهای تعاملی به مخاطبان را فراهم میکند، در حالی که همچنان افراد را به اندازهای راحت نگه میدارد که تمایل به مشارکت داشته باشند. البته، برخی ممکن است استدلال کنند که نوآوری واقعی نیازمند عبور از مرزهاست، اما پروژههای موفق بسیاری در هنر شهری وجود دارند که نشان میدهند بیان خلاقانه لزوماً نباید به قیمت حریم خصوصی شخصی تمام شود.
اکنون شهرهای بیشتری در حال استفاده از آن صفحههای بزرگ الایدی بیرونی به عنوان ابزاری برای روایت داستانهای محلی هستند. این فناوری به شهرداریها امکان میدهد تا محتوایی از جوامع خودشان را نمایش دهند، مانند آثار هنری سنتی یا عکسهای قدیمی که نشان میدهند منطقه چگونه در طول زمان تغییر کرده است. این نمایشگرهای درخشان در واقع کل خیابانها را به موزههایی غولپیکر تبدیل میکنند که همه میتوانند هنگام عبور از کنار آنها آنها را ببینند. طبق تحقیقاتی که سال گذشته انجام شده، مکانهایی که به مردم محلی اجازه میدهند محتوای این تابلوهای الایدی را انتخاب کنند، حدود ۴۰ درصد بیشتر از مناطقی که فقط با تبلیغات ثابت قدیمی سروکار دارند، پیاده در مناطق فرهنگی خود دارند.
ملبورن با استفاده از نصبهای موقت نمایشگرهای الایدی، کوچههای باریک را به راهروهای پویای هنری تبدیل کرد. هنرمندان محلی با بهرهگیری از نمایشگرهای اجارهای الایدی، نمایشگاههایی با دوام یک ماه ایجاد میکنند و ۶۲ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی بیان کردند که این نصبها ارتباط آنها را با میراث شهری عمیقتر کرده است. این مدل نشان میدهد که چگونه راهکارهای انعطافپذیر نمایش، برنامهریزی فرهنگی چرخشی و کمهزینه را ممکن میسازد.
ما اخیراً شاهد برخی توسعههای جالبی هستیم، مانند نمایشگرهای حجمی که مجسمههای معلقی ایجاد میکنند و مردم میتوانند از هر زاویهای آنها را ببینند. همچنین نصبهای واقعیت ترکیبی وجود دارند که در آن سازههای فیزیکی واقعی با نقشهبرداریهای پویای الایدی ترکیب میشوند و به حرکت پاسخ میدهند. و همچنین نسخههای مجهز به انرژی خورشیدی را فراموش نکنید که به هنرمندان اجازه میدهند آثار خود را در مکانهایی قرار دهند که قبلاً هرگز ممکن نبود. طبق گفته کارشناسان بازار، حدود دو سوم پروژههای هنری شهری که برای چند سال آینده برنامهریزی شدهاند، احتمالاً به قابلیتهای الایدی سهبعدی نیاز خواهند داشت. به نظر میرسد این تحول از سوی افرادی رخ داده است که به دنبال تجربههای هنری غوطهورکنندهتری هستند که چندین حس را همزمان درگیر میکنند، نه اینکه فقط به یک شیء ثابت نگاه کنند.
هنرمندان اکنون با شبکههای عصبی همکاری میکنند تا نصبهایی ایجاد کنند که در طول زمان تغییر میکنند. برخی از پروتوتایپهای اولیه واقعاً به محیط اطراف خود واکنش نشان میدهند. این سیستمها تعداد افراد اطراف را تشخیص داده و شرایط آبوهوایی را نیز بررسی میکنند. سپس بهطور متناسب رنگها و حرکات را تنظیم میکنند. نتیجه چیست؟ اثرات هنری دیجیتالی که بسته به محل و زمان دیده شدن توسط فرد، متفاوت به نظر میرسند. با بهتر شدن این فناوری، بحث در مورد اینکه در صورت استفاده از هوش مصنوعی، مالک واقعی اثر هنری چه کسی است، رو به افزایش است. بسیاری از هنرمندان نگران از دست دادن کنترل بر دید خلاقانه خود هستند، در حالی که دیگران فرصتهای جدیدی برای همکاری بین انسان و ماشین در فضاهای عمومی میبینند.